یک فروشنده میتواند یک کارآفرین کوچک باشد و یا یک تشکل اقتصادی بزرگ، حتی میتواند یک دستفروش، یک خرده فروش، یک بازرگان و یا یک شرکت تولیدی باشد. یک محصول هم میتواند ماهیت فیزیکی مانند( لوازم خانه) وهم ماهیت خدماتی مثل (آموزش حرفه آرایشگری) داشته باشد. حالا ممکن است که فروشندگان خودشان فرایند بازاریابی را انجام دهند و یا اینکه به بازاریابان مستقل بسپارند. البته فروشندگان محصولات با برندهای تجاری شناخته شده نیازی به مشارکت فعالانه در امر بازاریابی ندارد و ممکن است فرایند بازاریابی را خودشان انجام دهند و درآمد حاصل از آن را به خود اختصاص دهند.
بازاریاب و یا توزیع کننده محصول ممکن است یک شرکت و یا یک فرد باشد که محصول را از طریق یک پروسه بازاریابی جذاب به خریداران بالقوه عرضه میکند. به عبارت دیگر یک بازاریاب مصرفکننده را قانع میکند که محصول موردنظر ارزشمند و مفید است و آنها را ترغیب میکند که کالا را خریداری کنند. با این کار از طریق خرید محصول توسط مصرف کننده درآمد کسب میکنند.
مصرف کنندگان بازیگران اصلی این سیستم بازاریابی به شمار میروند. بازاریابان از طریق رسانهها و وبسایتها محصولات را با آنها به اشتراک میگذارند. هر زمان که مشتری جنسی را خریداری کرد، تولید کننده و بازاریاب وابسته هر دو منتفع خواهند شد. بهتر است بدانید گاهی اوقات ممکن است بازاریاب این موضوع را به مشتری اطلاع دهد که از خرید آنها کمیسیون دریافت میکند که ممکن است خریداران نسبت به این موضوع کاملا بیتفاوت باشند و موضوع قابل توجهی برای آنها لحاظ نشود.
به ندرت خریداران حاضر به پرداخت مبلغی مازاد برای خرید خود به بازاریابان میشوند. برای همین معمولا سهم درآمدی بازاریاب در سود محصول گنجانده میشود.با خرید محصول توسط مشتری چرخه خرید تکمیل میشود و محصول را از طریق یک روال عادی دریافت میکند؛ بدون آنکه سیستم همکاری در فروش تاثیری در نحوه تحویل کالا برای او داشته باشد.
مصرف کنندگان همیشه به کالایی نیاز ندارند که بازاریابان هم بتواند یک الگوی مشخص داشته و از طریق آن سهم خود را محاسبه و دریافت کند، از طرف دیگر اندازهگیری میزان افزایش حاشیه سود تولید کننده، که مربوط به فرایند بازاریابی میشود، امری دشوار است، اما با این حال میتوان به چندین روش این سهم را حساب کرد: